گذری کوتاه بر زندگی و آثار عباس معروفی
■
این روزها جامعهی ادبی ایران در سوگ نویسندهی بزرگی نشسته است؛ بیشتر مخاطبان نام او را بهخاطر رمان معروفش «سمفونی مردگان» میشناسند و برخی دیگر با کتاب «اینسو و آنسوی متن» و کارگاههای آموزش داستاننویسیاش با او آشنایند… در قامت یک ناشر نیز با تأسیس «نشر گردون» ـ هرچند در خارج از جغرافیای وطن فعالیت داشت اما خوش درخشید و بیش از 300 عنوان کتاب منتشر کرد؛ از جملهی این آثار میتوان به «نغمههای تهران در مه» اثر پیام یوسفی اشاره کرد که نخستین بار در پاییز 2012، در چاپخانهی این نشر واقع در برلین منتشر شد و پس از آن به کوشش انتشارات الهام اندیشه و با همکاری نشر افراز در داخل مرزهای کشور انتشار یافت.
به همین بهانه مروری کوتاه بر زندگی و فعالیتهای این نویسنده و ناشر نامآشنا داشتهایم که در ادامه از نظرتان میگذرد. با یادآوری اینکه در تهیه و تنظیم این نوشتار از وبگاه «لکلک بوک» استفاده شده است.

عباس معروفی، متولد اردیبهشت ۱۳۳۶ در بازارچهی نایبالسلطنه تهران است. دیپلم ریاضی گرفت. پیش از انقلاب به سربازی رفت و پس از انقلاب به دانشگاه و رشتهی مورد علاقهاش، ادبیات دراماتیک راه یافت.
در سال ۱۳۵۴ با «محمد محمدعلی» آشنا شد و این آشنایی لحظه به لحظه او را با فضای حرفهای نوشتن آشنا کرد. اولین داستانش سال ۱۳۵۵ در مسابقهی قصهنویسی جوانان «کیهان» چاپ شد و پس از آن داستانهایش اینجا و آنجا به چاپ میرسید؛ تا اینکه در سال ۱۳۵۹ اولین مجموعه داستانش «روبهروی آفتاب» با تیراژ ده هزار نسخه از سوی نشر «انجامکتاب» انتشار یافت و خیلی زود نایاب شد.
در سال ۱۳۵۸ با «هوشنگ گلشیری» آشنا شد. گلشیری وقتی یکی از داستانهایش را شنید، گفت: «تو داستاننویس نمیشوی، برو لحافدوزی!» معروفی دنبال گلشیری راه افتاد و از او کمک خواست. گلشیری گفت: «اگر میخواهی داستاننویس بشوی، باید دو هزار تا کتاب بخوانی.» و او از آن پس دیگر ننوشت. فقط خواند و خواند و خواند تا اینکه روزی داستانی نوشت، باز برای گلشیری خواند و در جلسات داستاننویسی کانون نویسندگان پذیرفته شد.
از طرف دیگر با «سپانلو» آشنا شد. در دانشکدهی هنرهای دراماتیک استادش بود، محسن یلفانی و محمد مختاری و سمندریان و خیلیهای دیگر استادش بودند. اما سپانلو این جوان را از جمع دیگر دانشجویان برداشت و برایش وقت گذاشت، خیلی چیزها به او آموخت.
سال ۶۳ سال شروع سمفونی مردگان بود. به موازات دبیری ادبیات، حضور در جلسات داستان گلشیری و برگزاری جلسات داستاننویسی با جوانترها که… در این فاصله مجموعه داستان «آخرین نسل برتر» و نمایشنامههای: «دلی بای و آهو»، «ورگ»، و «تا کجا با منی» چاپ شده بود.
عباس معروفی مجلهی «گردون» را در سال ۱۳۶۹ راهاندازی کرد. در مجلهی گردون نویسندگان و شاعرانی همچون حمید مصدق، هوشنگ گلشیری، محمدعلی سپانلو، ناصر زراعتی، علی باباچاهی، منصور اوجی، سیمین دانشور، شمس لنگرودی و بسیاری دیگر به ترجمه و تألیف پرداختند. اوایل دههی ۱۳۷۰ این مجله توقیف شد.
آثار معروفی به زبانهای مختلفی ترجمه شده است و از این جهت تاثیر زیادی در شناساندن ادبیات فارسی به جهان داشته است. او در کارنامهی خود جوایز بینالمللی متفاوتی ثبت کرده است. اولین جایزهی بینالمللی او، جایزهی هلمن-هامت بود که به صورت مشترک با هوشنگ گلشیری در سال ۱۹۹۶ به آنها اختصاص داده شد. در همین سال او از جانب اتحادیهی روزنامهنگاران کانادا جایزهی رونامهنگار آزاد را از آن خودش کرد.
عباس معروفی به شعر نیز علاقهی زیادی داشت و سالهای اخیر فعالیت خود را بر شعر متمرکز کرده بود. مجموعه شعرهای «نامههای عاشقانه» و منظومهی «عینالقضات و عشق» در سال ۲۰۰۱ و «چهلسالهتر از پیامبر» در سال ۲۰۱۸ از او منتشر شد. عشق در اشعار او ساده و دوستداشتنی به دور از هرگونه تکلف و پیچیدگی توصیف میشود.
■
ویژگی آثار:
– اکثر شخصیتهای داستانی او از بیماریهای روانی و جسمی ناشی از اضطرابهای درونی یا مشکلات دوران کودکی رنج میبرند.
– او با تسلط کافی بر ادبیات هزارسالهی ایران، به تلفیق ادبیات کلاسیک و معاصر در داستانهایش پرداخته و غنای خاصی به آنها بخشیده است.
– تفاوتهای زبانیِ زنان و مردان در حوزهی کاربرد واژگان از منظر زبان و جنسیت در نوشتههایش آشکار است.
– معروفی در بیشتر رمانها و داستانهایش از روایت سیال ذهن استفاده میکند.
– از ابعاد روانشناسانه در پرداخت شخصیتها و ماجراها بهره میگیرد.
– او در خلال آثارش به شرح ناخودآگاه جمعی جامعهی خویش میپردازد.
– معروفی از مسئلهی بینامتنین بسیار سود میبرد.
– کاربرد بالای کهنالگوها، نمادها و نشانهها در آثار معروفی مشهود است.
– او سعی کرده در آثارش به احیای هویت زن ایرانی بپردازد.
– او به اهمیت ابعاد انسانی، آزادی اندیشه و روابط انسانها با یکدیگر میپردازد.
– او با تکیه بر بستر واقعیتهای اجتماعی، انتقاداتش را غیرمستقیم مطرح میکند.
برای خواندن آثار معروفی میتوانید از کتابهای «سال بلوا»، «فریدون سه پسر داشت»، «پیکر فرهاد»، «نام تمام مردگان یحیاست» یا «ذوب شده» شروع کنید و با پیگیری سیر نوشتاری او، به رمان معروفش «سمفونی مردگان» برسید، آن وقت خواندنش برایتان دشوار نخواهد بود. علاوه بر این «تماماً مخصوص» نیز خاطرات خودنوشتهی عباس معروفی است که شاید خواندنش برای علاقهمندان به سرگذشت نویسندگان خالی از لطف نباشد.
معروفی شهریور ۱۳۹۹ نخستین بار از ابتلای خود به سرطان خبر داد و نوشت: «سیمین دانشور به من گفت: غصه یعنی سرطان! غصه نخوری یکوقت، معروفی! و من غصه خوردم.»
او پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ در ۶۵ سالگی درگذشت.
تیزر «نغمههای تهران در مه» – کلیک کنید.
|