محمود اصغری، نویسنده و جامعه‌شناس گیلانی، سال‌هاست که به کار تألیف و تدریس اشتغال دارد. از او تا کنون 15 عنوان کتاب در حوزه‌های گیلان‌شناسی، مردم‌شناسی، جامعه‌شناسی سیاسی و… منتشر شده است. دو کتاب «احزاب سیاسی‌؛ کامیابی‌ها و ناکامی‌ها» و «نگاهی به مردم‌شناسی لاهیجان»ِ او، از سوی واحد فرهنگی شهرداری لاهیجان، به‌عنوان نماد کتابخوانی در اِلمان شهری حاشیه‌ی استخر لاهیجان استفاده شده است. «کتاب‌شناسی لاهیجان» وی نیز به‌عنوان یک کتاب مرجع مورد استفاده‌ی پژوهشگران بسیاری می‌باشد.
وبگاه انتشارات الهام اندیشه، گفتگویی با این نویسنده‌ی فرهیخته ترتیب داده است که در ادامه می‌خوانید.

□ در ابتدا لطفاً یک بیوگرافی از خود به خوانندگان ما بدهید.
با مهرآمیزترین درودها و سپاس از فرصتی که در اختیارم گذاشته‌اید، من در شهر تاریخی و سرسبز لاهیجان، از شهرهای زیبا و گردشگری استان گیلان، زاده شده‌ام. دوره‌ی آموزش ابتدایی را در دبستان «رشدیه» و آموزش متوسطه را در دبیرستان «عبدالرزاق لاهیجی» گذرانیدم و در سال ۱۳۶۹ خورشیدی، دانشنامه‌ی تحصیلات تکمیلی را در رشته‌ی «علوم سیاسی» از تهران با موفقیت دریافت کردم.
از سال ۱۳۵۹ خورشیدی، به‌مدت سی سال به‌عنوان دبیر آموزش و پرورش در شهرستان لنگرود و از سال ۱۳۶۹ تا کنون در دانشگاه‌ها، مراکز آموزش عالی و تربیت معلم استان گیلان، از جمله؛ دانشگاه آزاد اسلامی لاهیجان، دانشگاه قدیر لنگرود، مرکز آموزش عالی فرهنگیان گیلان به تدریس پرداخته و می‌پردازم.
از سال ۱۳۸۴ خورشیدی نیز با نگارش مقاله‌هایی در زمینه‌ی باستان‌شناسی، ایران‌شناسی، گیلان‌شناسی و مردم‌شناسی، با نشریات محلی همکاری داشته و دارم . همچنین مقاله‌های پژوهشی متعددی در زمینه‌ی مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی به همایش‌های استانی و ملی ارائه نموده‌ام. هم‌اکنون هم عضویت انجمن آثار و مفاخرفرهنگی لاهیجان را برعهده دارم.
□ تابه‌حال چند کتاب نوشته‌اید؟ آنها را مختصراً به خوانندگان ما معرفی کنید.
تاکنون ۱۵ جلد کتاب نوشته‌ام که می‌توان آنها را در چهار حوزه‌ی موضوعی دسته‌بندی کرد:
چهار عنوان کتاب با موضوع گیلان‌شناسی: ١. نگاهی به مردم‌شناسی لاهیجان ٢. کتاب‌شناسی لاهیجان 3. پویشی در گیلان‌شناسی ۴. واژه‌شناسی لاجونی گَب
مجموعه‌ی شش جلدی کتاب‌های حرفی برای گفتن؛ جلد یک: گذر از مرزهای تکرار، جلد دو: پنجره‌ای رو به خورشید، جلد سه: گفتگوها و گفتمان اجتماعی، بنیاد توسعه‌ی سیاسی، جلد چهار: یه سایه‌بان یه نیمکت، جلد پنج: می‌شکتی بال خویش را، جلد شش: باران، اشک‌های من است.
مجموعه کتاب‌های شخصیت‌شناسی و رویداد‌های سیاسی ایران، شامل: ١. سیمای مصدق در گستره‌ی تاریخ ٢. رویداد‌های سیاسی ایران ٣. احزاب سیاسی ایران؛ کامیابی‌ها و ناکامی‌ها
و در نهایت مجموعه کتاب‌های میراث فرهنگی، گردشگری و جشن‌های باستانی ایران، شامل: ١. میراث باستانی و تاریخی ایران و توسعه‌ی گردشگری ٢. جشن‌های باستانی ایران و توسعه‌ی گردشگری فرهنگی
□کمی بيشتر برایمان از سری مقالات «حرفی برای گفتن» بگویید.
از دوران تحصیلی در دبیرستان، همیشه به رویدادهای خانوادگی و ‌اجتماعی، توجه خاصی داشتم و همیشه اخلاقمداری و رسم و راه مطلوب اجتماعی، برایم مهم بوده است. به یاد دارم که همیشه مشاهداتم را می‌نوشتم و با نثر و شعر، اندیشه‌ها و ایده‌های خود را بیان می‌کردم. مجموعه مقاله‌های «حرفی برای گفتن» که بعد‌ها به‌صورت مجموعه کتاب، در انتشارات الهام اندیشه به چاپ رسید، همان مقاله‌هایی است که در نشریات مختلف محلی و کشوری منتشر شده و می‌شود. همه‌ی ما حرف‌هایی برای گفتن داریم که باید گفته یا نوشته شود؛ چراکه باید بخوانیم و بدانیم که مسئولیتی داریم و باید به وظایف‌مان عمل کنیم. چنانکه سعدی شیرین‌سحن گفته است: من آنچه شرط بلاغ است با تو می‌گویم/ تو خواه از سخنم پند گیر، یا که ملال
□چطور ایده یا سوژه مطالب به ذهنتان می‌آید؟
انسان یک موجود اجتماعی است و من او را «باشنده‌ی هوشمند اجتماعی» می‌دانم. انسان با هوشمندی و کنجکاوی، در گوشه‌و‌کنار زندگی جمعی، گاه‌گاهی به نکته‌ها و ‌پدیده‌هایی برخورد می‌کند که اندیشه‌برانگیز است و حس کنجکاوی او را تحریک می‌کند. همین نکته‌ها و پدیده‌های گوناگون اجتماعی را می‌توان به‌عنوان سوژه‌های نوشتن برای یک نویسنده‌ی تیزبین در نطر داشت. نکته‌ها و سوژه‌هایی که بخشی از واقعیت‌های تلخ و شیرین زندگی‌اند.
️□چه اوقاتی از شبانه‌روز می‌نویسید؟
برای نویسنده‌ای که با «نوشتن» می‌خواهد حقیقتی را بازگوید و مرحمی بر زخم‌های اجتماعی_تاریخی بگذارد، نوشتن، هم تکلیفی ناگزیر و هم عشقی بی‌بدیل می‌باشد. این نوشتن در هر زمانی از شبانه‌روز، می‌تواند انجام شود. اما آرامش شبانگاهان زمان مناسب‌تری برای اندیشه کردن و بازتابش آن بر روی کاغذ است.
□عجیب‌ترین چیزی که تابه‌حال ذهن شما را درگیر نموده چه بوده و برای چه کتابی؟
عجیب‌ترین درگیری‌های ذهنی‌ام، پرداختن به موضوعات «هستی‌شناسی»، «انسان‌شناسی» و مانند اینها در مجموعه کتاب‌های «حرفی برای گفتن» بوده است. مطالب مرتبط با هستی، انسان و عشق راستین که درون‌مایه‌ی هستی است، از آن‌چنان پیچیدگی‌‌ای برخوردار است که نگاه ژرف و فیلسوفانه‌ای را می‌طلبد!
□معمولاً عناوین قشنگ و گاه شاعرانه‌ای برای کتاب‌هایتان انتخاب می‌کنید؛ به‌خصوص در سری کتاب‌های حرفی برای گفتن. این نام‌هارا کی و چگونه انتخاب می‌کنید؟
نام‌ها را همیشه در پایان کار انتخاب می‌کنم. درواقع وقتی مجموعه مطالب و ‌موضوعات کتابِ در دست چاپ آماده شد، می‌بینم چه عنوانی با مطالب کتاب هماهنگ است و زیباترین و جذاب‌ترین و بامعناترین واژه یا عبارت چیست و سپس عنوانی مناسب برای کتاب انتخاب می‌شود.
□پاسخ‌تان به این پرسش هستی‌شناسانه چیست: برای چه می‌نویسید؟
می‌نویسم، چون حرفی برای گفتن دارم. می‌نویسم، چون به‌عنوان یک باشنده‌ی مسئول جامعه، احساس مسئولیت می‌کنم. می‌نویسم که بخوانند و این حقیقت را بدانند که همه‌ی ما در تعامل سازنده با یکدیگر رشد می‌کتیم. می‌نویسم تا «عشق راستین» را ترویج و یادآوری کنم و بگویم: عشق، درون‌مایه‌ی زندگی است. می‌نویسم تا در پیوند با خوشحالی و خوشبختی یکایک جامعه، گامی برداشته باشم. می‌نویسم تا ناگفته‌ها را پُررنگ تر و‌پُربارتر بیان کرده باشم. می‌نویسم تا بگویم که من هستم و در برابر جامعه و تاریخ سرزمین باستانی‌ام، احساس مسئولیت می‌کنم…
□چه تعابیر دقیق و زیبایی! حالا پرسش دیگری که پیش می‌آید این است؛ یک نویسنده تا چه حد باید به مشکلات اجتماعی و سیاسی زمان خودش بپردازد؟
از دیدگاه من، یک نویسنده، شاعر، ترانه‌سرا یا هر هنرمند دیکری، باید در برابر کمی و‌ کاستی‌ها و مشکلات و گرفتاری‌های اجتماعی و سیاسی جامعه‌اش، کُنشکری پویا باشد و ‌از قلم و هنرش برای آگاهی‌بخشی و ارتقای زندگی جامعه‌اش سود جوید. نویسندگان، مسئولیت سترگی در برابر جامعه‌ی خود دارند. البته من مسئولیت نویسنده را معطوف به وظیفه و ‌نه معطوف به هدف می‌دانم؛ چراکه نویسنده، احساس می‌کند، آگاه می‌شود، احساس وظیفه می‌کند و ‌می‌نویسد، تا بخوانند و بدانند و اینکه مخاطبان، نوشته‌ی او را می‌خوانند یا نمی‌خوانند، عمل می‌کنند یا نمی‌کنند، این دیکر به نویسنده ارتباطی ندارد. او گفته است، نوشته است و احساس مسئولیت کرده است. همین و تمام! در واقع، به باور من، نویسنده ضامن کردوکار افراد جامعه نیست. چراکه او از مردمان و رویدادهای تلخ و شیرین جامعه، الهام می‌گیرد و احساس و پیام‌های خود را می‌نویسد و مسئولیت‌های اجتماعی خود را به شایستگی انجام می‌دهد و از آن به بعد، این پیام‌ها در گذر تاریخ، تأثیر خود را آن‌گونه که تاکنون بوده است، می‌گذارد.
□چه شد که با الهام اندیشه آشنا شدید؟
وقتی قرار شد مجموعه کتاب‌های «حرفی برای گفتن» که تا کنون شش جلد آن در انتشارات الهام اندیشه، به‌زیبایی منتشر شده است، را به زیور طبع آراسته کنم، دوستان ادیب و نویسنده‌ام، انتشارات الهام اندیشه و مدیریت محترم آن جناب آقای پیام یوسفی را به من معرفی کردند و بعد از نشر شش جلد از این مجموعه، بر من آشکار شد که دفتر انتشاراتی شایسته‌ای را برگزیده‌ام و از صمیم قلب برای مدیر شایسته‌ی این انتشارات و همکاران‌شان، تندرستی و پیشرفت افزون‌تر خواهانم.
□اگر بخواهید یک جمله، پیشنهاد یا اصلاً هر حرفی به الهام اندیشه بزنید، چه می‌گویید؟
انتشار کتاب و نشر علوم و ‌ادبیات و اندیشه‌های زندگی‌ساز و روشنی‌بخش، از جمله کُنش‌های سودمند و شایسته برای نسل امروز و فردای جامعه است. جامعه‌ای که کتاب می‌خواند، بی‌تردید، به فرهیختگی و ‌فرزانگی، دست می‌یابد. ازاین‌رو نشر کتاب، کار بنیادینی برای توسعه‌ی اندیشه و بالندگی جامعه‌ی درحال تحول است. جناب یوسفی عزیز: راه‌تان پُرفروغ باد و هماره روشنایی‌بخش راه مردمان باشید.
□از اینکه وقت ارزشمند خود را به ما اختصاص دادید بسیار سپاسگزارم
من هم از گفتگوی صمیمانه‌ای که تدارک دیدید، سپاسگزارم. امیدوارم در راهی که انتخاب کرده‌اید، موفق باشید و همچنان کتاب‌های ارزشمندی از همکاران هنرمند و ‌نویسنده، در انتشارات الهام اندیشه به زیور طبع آراسته شود.